mavara
mavara
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:, توسط mansour |

یا جدائی نفس از بدن دردناک است؟
 نه بدن در طول زندگی بیشتر از لحظه مرگ رنج می بد : نفس در زنج انسان نقشی ندارد . رنجهایی را که انسان در لحظه مرگ می کشد , شادی روح است که می بیند دوران تبعیدش به سر رسیده است.
 در مرگ طبیعی , یعنی مرگی که در اثر فرسوگی اندام ها به دنبال کهولت می رسد انسان بدن اینکه متوجه شود , زندگی را بدرود می گوید . این چراغی است که ر اثر نداشتن سوخت خاموش می شود.

 مفارقت نفس از بدن چگونه انجام میشود؟
 پیوندهایی که آن دو را به هم متصل می کند , گسیخته خواهند شد , آنگاه نفس از بدن جدا می شود.

 آیا مفارقت از بدن فورا به وسیله یک انتقال ناگهانی انجام می شود؟ آیا حد و مرز مشخصی بین مرگ و زندگی وجود دارد؟
 نه نفس به تدریج از بدن جدا میشود و مثل پرنده ای که گرفته شده و سپس آزاد می شود , ناگهان از بدن نمیگریزد . دوحالت به هم برخورد کرده و مخلوط می شوند , بدین ترتیب روح به تدریج بندهای خود را می گشاید . بندها بهم گره خورده و باز نمی شوند.
 روح در دوران زندگی زمینی , بوسیله پوشش نیمه مادی یا قالب مثالی خود به بدن وصل می شود , مرگ فقط موجب فنای بدن می شود و قالب دوم را که از بدن با توقف زندگی آلی جدا می شود از میان نمی برد.
 ماهدات ثابت کرده اند که خروج قالب مثالی در لحظه مرگ ناگهان بطور کامل انجام نمی شود , این بتدریج و با آهستگی عمل می کند و آنهم نسبت به اشخاص تفاوت می نماید . در نزد برخی اشخاص این خروج سریع است , می توان گفت که لحظه مرگ در چند ساعت بعد لحظه رهائی است . اما در برخی دیگر به ویژه کسانی که زندگی آنها سراسر مادیت و شهوترانی بوده است , خروج آهسته بوده و حتی روزها و هفته ها و حتی ماهها طول می کشد , بدین معنی که در بدن هیچ اثری از حیات نیست و امیدی هم به بازگشت وجود ندارد , فقط بین روح و بدن سرگردان است . و این فقط به دلیل برتری است که روح در زندگی زمینی برای ماده قائل است . درک این موضوع منطقی است که روح هرچه بیشتر به ماده علاقه داشته باشد , جدائی از آنهم برایش دردناک تر خواهد بود , در حالیکه فعالیت فکری و اخلاقی و اعتلاء اندیشه , آغاز خروج نفس از بدن حتی در زندگی زمینی است و هنگام فرارسیدن مرگ تقریبا این عمل فوری و سریع انجام می شود.
 این نتیجه مطالعاتی است که روی همه اشخاص در لحظه مرگ انجام شده است . این مشاهدات نشان می دهد که علاقه و کششی که بین نفس و بدن در نزد برخی اشخاص وجود دارد , مجدائی آنها را بسیار دردناک می کند , زیرا روح از متلاشی شدن بدن وحشت می کند . این مورد استثنائی و مخصوص بعضی از زندگی ها و بعضی از مرگ هاست , این نوع عذاب نزد کسانی رخ می دهد که دست به خودکشی می زنند.

 آیا مجدائی قطعی نفس و بدن قبل از توقف کامل زندگی آلی امکان پذیر هست؟
 در حالت احتضار , نفس گاهی بدن را ترک می کند , در اینصورت دیگر زندگی آلی وجود ندارد و انسان از خود هی آگاهی ندارد , معذالک نفخه ای از حیات باقی می ماند . بدن ماشینی است که قلب آن را به حرکت در می آورد تا آن مقدار که قلب بتواند خون را در رگ ها به جریان در اورد , نیازی به نفس نخواهد داشت.

 آیا در لحظه مرگ به نفس گاهی جذبه یا الهامی از جهانی که می خواهد وارد آن بشود دست نمی دهد؟
 اغلب نفس احساس می کند که پیوندهائی که او را به بدن متصل می کند گسسته می شوند , بنابراین نفس تمام سعی خود را مبذول می کند تا کاملا این پیوندها را بگسلد . نفس وقتی که مقداری از ماده جدا می شود , او جریان آینده را در مقابل خود می بیند و از طریق پیش بینی , از حالت روح شادمان می شود.

 آیا مثل کرم ابریشم که ابتدا روی زمین می خزد و سپس در میان پیله خود ظاهرا میمیرد که بعد در یک وجود درخشانی دوباره متولد شود , می تواند برای ما تصوری از زندگی زمینی بعد گور ما باشد که سرانجام وجود جدیدی را پیدا می کنیم؟
 تصور کوچک است , تصویر خوب است , معذالک نباید آن را طابق النعل بالنعل گرفت .

 نفس لحظه ای که خود را در جهان ارواح می یابد چه احساسی می کند؟
 این بستگی به اشخاص دارد , اگر تو بدی را با تمایل به بد کردن انام داده باشی در آن لحظه از کرده خود شرمسار خواهی شد > برای انسان عادل قضیه فرق می کند : درست مثل اینکه از وزنه سنگینی نجات پیدا کرده , زیرا از هیچ نگاه بازرسی کننده ای نمی هراسد.

 آیا روح فورا کسانی را که در روی کره زمین می شناخته و قبل از او مرده اند پیدا می کند؟
 بله طبق عواطفی که برای آنها داشته و متقابلا آنها نسبت به او داشته اند , اغلب آنها در بدو ورود تازه وارد به استقبال او می آیند . آنها به او کمک می کنند تا کهنه قبای مادی خود را بدور اندازد , درست مثل کسانی که مدتی در روی زمین از چشم او دور بودند و دوباره آنها را پیدا می کند , او ارواح سرگردانی را میبیند , ارواحی را که تجسد یافته اند ملاقات خواهد کرد.

 در مرگ های شدید و تصادفات , چون اندام ها بوسیله سن یا بیماری هنوز ضعیف نشده اند , آیا جدائی نفس از بدن و توقف زندگی همزمان روی می دهد؟
 کلا اینطور است اما در تمام موارد لحظه ای که آنها از هم جدا می کند بسیار کوتاه است.

 آیا بعد از قطع سر , برای مثال انسان برای چند لحظه آ"اهی خود را حفظ می کند؟
 اعلب شخص سر بریده تا چند دقیقه شعور و آگاهی خود را حفظ می کند تا زندگی اندامی کاملا خاموش شود . اما قبل از اجرای اعدام ترس از مرگ موجب می شود که او هوش و حواس خود را قبل از توقف اندام ها از دست بدهد.
 در اینجا بحثی نیست که آگاهی که شخص سر بریده از خود دارد , مانند یک انسان و از طریق اندام های اوست و آگاهی او مانند روح نست . اگر او قبل از اعدام آگاهی خود را از دست ندهد می تواند چند لحظه ای آن را حفظ کند , اما مدت آن بسیار کوتاه خواهد بود و مسلما با توقف زندگی اندامی مغز نیز متوقف خواهد شد , که البته مفهوم آن این نیست که قالب مثالی کاملا از بدن جدا می شود , بر عکس , در تمام مرگ های ناگهانی وقتی آگاهی بوسیله خاموشی تدریجی نیروهای حیاتی از میان نمی رود پیوندهایی که بدن را به قالب مثالی وصل می کند سخت تر می شوند و خروج کامل بدن مثالی به آهستگی صورت می پذیرد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: